پیکسلر | شبکه اجتماعی برنامه نویسان

آیا ما در یک بازی ویدئویی شبیه‌ساز زندگی می‌کنیم؟

میم مثل مهسا 1 سال پیش

اگر در زمان سفر کنید و یک بازی ویدئویی را به مردم ۱۰۰ سال پیش نشان دهید، به معنای واقعی برای آن‌ها معجزه کرده‌اید! اما چطوری ما همین حالا هم بازی‌ها را معجزه در نظر می‌گیریم؟ 

Red Dead Redemption 2 و برخی بازی‌های دیگر غوطه‌ور کننده هستند و ما در آن‌ها غرق می‌شویم. آیا ممکن است که زندگی نیز همچون یک معجزه واقعی، صرفاً یک بازی ویدئویی شدیداً غوطه‌ور کننده باشد؟ 

به نظر شما راهی وجود دارد که اثبات کنیم، شاید و تنها شاید یک نسل و نژاد دیگر، ما انسان‌ها و جهان ما را شبیه‌سازی کرده باشند؟ آیا ما اسیر یک بازی شده‌ایم که به آن می‌گوییم زندگی؟ همراه ما باشید تا این موضوع را عمیق‌تر بررسی کنیم.  

upMNAfNicOOAtsuoeQzSAqkI6SE4Wzg5xl18qdDo.jpg

بازی‌های ویدئویی روز به روز واقعی‌تر می‌شوند

کافی است به تاریخ صد ساله فناوری خیره شویم تا چراغی بزرگ بالای سرمان روشن شود و سایه حقیقت را زیر پایمان بیندازد: ما هرگاه که توانسته‌ایم، چیزی را شبیه‌سازی کرده‌ایم. از شبیه‌سازی پرواز پرندگان با هواپیماها تا شبیه‌سازی دیجیتالی زندگی خودمان با بازی‌های ویدئویی.

اگر این شبیه‌سازی‌ها تا سطحی باورنکردنی پیشرفت کنند، شاید امکان ایجاد توهمی به نام زندگی وجود داشته باشد. چند دهه پیش عجیب بود اگر ادعا می‌کردیم که فوتورئالسیم به زودی در بازی‌هایی که تنها برای سرگرمی‌های کوتاه مدت مورد استفاده قرار می‌گیرند، رخ خواهد داد.

حالا هر عنوان جدیدی که از راه می‌رسد، نورپردازی بهتر، بافت‌های باکیفیت‌تر و انیمیشن‌های دقیق‌تری را به نمایش می‌گذارد. Microsoft Flight Simulator مدتی پیش پرواز بر فراز کره زمین را کامل شبیه‌سازی کرد. سری بازی‌های ویدئویی شبیه‌ساز دیگر مثل GTA و Sims از پرفروش‌ترین آثار تعاملی حال حاضر هستند. ظاهراً ما همین حالا هم در شبیه‌سازی فوق‌العاده عمل می‌کنیم! 

jgjlClv6G0aCdhF85UxEZDBYAJlsbgNzfRaVRhNE.jpg

قوانین طبیعت یا قوانین بازی ویدئویی؟ 

بازی Portal مثال خوبی از قانونمندی جهان بازی‌ها است. اگر توسعه‌دهندگان یک بازی ویدئویی، دقت و تلاش زیادی را در ساخت آن اثر تعاملی به کار بگیرند، خیلی از قوانین فیزیکی دنیای واقعی در آن دنیا هم حضور خواهند داشت. آیا جهان ما نیز همین‌طور است و سازندگان آن، قوانین مستحکمی را برای کارکرد صحیح‌ش تدوین و پیاده‌ کرده‌اند؟

مثلاً شاید سرعت نور، سریع‌ترین نرخ تبادل داده در جهان ما باشد. درباره DNA، اتم و دیگر ذره‌ها هم نظریه‌های زیادی داریم. همان‌طور که کامپیوترها بر مبنای صفر و یک‌ها کار می‌کنند، جهان ما هم می‌تواند چنین سازوکاری داشته باشد. 

برگردیم به Portal؛ در این سری بازی دو دروازه برای تله‌پورت وجود دارد؛ بازیکن با ورود به یک دروازه، از دروازه دیگر خارج می‌شود. اگر ما هم در دنیای خودمان چنین چیزی را داشتیم، خیلی ساده می‌توانستیم آن را بپذیریم؛ همان‌طور که خیلی از قوانین طبیعت را پذیرفته‌ایم و حتی فراتر، آن‌ها را گسترش می‌دهیم و در بازی‌ها طراحی می‌کنیم. 

بیگانگان کجا هستند؟ 

آیا ما در یک بازی ویدئویی شبیه‌ساز زندگی می‌کنیم؟

انسان موجودی اجتماعی است و به تنهایی علاقه ندارد و گیمرها بهتر از هرکس دیگری این را می‌دانند. بعید هم نیست که به همین خاطر بر ضرورت وجود نژاد دیگری از موجودات هوشمند اصرار داشته باشیم. شاید هم بیگانگان وجود دارند اما به قدری پیشرفت و تکامل پیدا کرده‌اند که زمانشان را برای صحبت کردن با انسان هدر نمی‌کنند. 

یک احتمال دیگر هم وجود دارد؛ بیگانگان با پیشرفت‌های عظیم خود، از این شبیه‌ساز فرار کرده‌اند! آیا به همین دلیل نیست که ما نمی‌توانیم آن‌ها را پیدا کنیم؟ یک نظریه دیگر به این می‌پردازد که کامپیوتر شبیه‌ساز جهان، فقط منابع کافی برای شبیه‌سازی یک گونه هوشمند را در اختیار دارد. 

از طرفی حیوانات به اندازه کافی هوشمند نیستند که همچون بشر دست به سیر و اکتشاف بزنند. سناریوهای احتمالی اعمالی که موجودات هوشمند می‌توانند انجام دهند،‌ بی‌شمار است. پس حتی نمی‌توانیم سناریوهای اضافه شدن یک گونه هوشمند دیگر را حدس بزنیم. 

علم به شرط حضور ما

مباحث مکانیک کوانتومی از زمان‌های دور محل بحث و جدال بسیاری است. معمولاً عموم مردم در درک قضایای فیزیک کوانتوم سردرگم می‌شوند اما خود دانشمندان، هم در گذشته و هم در عصر ما،‌ روی همه کشفیات موجود اتفاق نظر نداشته و ندارند.

برای مثال قوانین حوزه کوانتوم تنها در قلمرو میکروسکوپی معتبر هستند. بنابراین ما نمی‌توانیم چند صد سال پیشرفت در حوزه فیزیک کلاسیک را به سیطره کوانتوم بسط دهیم. اصلاً به همین دلیل است که مکانیک کوانتوم به عنوان شاخه نوین علم فیزیک مورد بحث قرار می‌گیرد. 

یکی از عجایب مکانیک‌ کوانتوم، رفتار الکترون است. الکترون به محض مشاهده توسط ما مکان‌یابی می‌شود اما پیش از آن که به آن خیره شویم، صرفاً احتمال وجودش در یک مکان برابر است. آیا ممکن است علم تنها زمانی که ما به نتیجه خیره می‌شویم، عمل کند؟ شاید شبیه‌ساز زندگی به محض آن که ما حواسمان پرت می‌شود، منابع مورد مصرف را کاهش می‌دهد.

انسان در مقام موش آزمایشگاهی

این یکی از دردناک‌ترین سناریوهای موجود و در عین حال یکی از منطقی‌ترین آن‌ها است. گرمایش جهانی، انقراض گونه‌ها، جنگ‌های مخرب و هزاران مصیبت دیگر را در کره زمین شاهد هستیم، انگار که بشر هیچ اهمیتی به آن‌ها نمی‌دهد. اما اگر به آن‌ها بی‌اهمیت نبودیم چه اتفاقی می‌افتاد؟ 

شاید سازندگان ما نیز با همین مشکلات دست و پنجه نرم می‌کنند و قصد دارند با مدل‌سازی دقیق پدیده‌ها و شبیه‌سازی آن‌ها، یک بار برای همیشه، راه حلی منطقی پیدا کنند. واضح است که جهان ما در پشت سر گذاشتن برخی از بدترین فجایع بشری تبحر دارد. از جنگ‌های جهانی تا بیماری‌های همه‌گیر، ما نه تنها آن‌ها را بارها و بارها تجربه کرده و شکست داده‌ایم، بلکه اکنون در بازی‌ها هم دست به شبیه‌سازی آن‌ها می‌زنیم.

حتی بسیاری از دانشمندان جهان خود ما هم شیوه‌های مشابهی را برای مطالعه، پیش‌بینی و پیش‌گیری از فجایع برگزیده‌اند. در انتها هم شاید ما بیش از اندازه فکر می‌کنیم! هوشمند بودن به همین معنا است و چه کسی می‌داند که رشته‌های خیال، ما را تا کجا می‌توانند ببرند. جایی که الان ایستاده‌ایم حاصل تفکر خیال‌پردازانی است که صدها بار مورد تمسخر قرار گرفته‌اند. بنابراین حتی اگر قرار هم نباشد به جایی برسیم، بهتر است احتمالش را در نظر بگیریم.

منبع: PlayPod TV

0 دیدگاه
برای قرار دادن دیدگاه وارد شوید