فرانتس کافکا نویسنده قرن نوزدهم و بیستم آلمان است. این نویسنده به دلیل نوشته های پوچ گرایانه و اگزیستانسیالیسم شهرت دارد. صادق هدایت، نویسنده ایرانی، در آثار خود از این نویسنده آلمانی تاثیر پذیرفته است.
برای آشنایی با زندگینامه کافکا و آثار وی تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.
زنذگی نامه فرانتس کافکا
فرانتس کافکا franz kafka در سوم ژانویه سال 1883 یک خانوادهی آلمانیزبان در شهر پراگ جمهوری چک به دنیا آمد. او او بدون شک بزرگترین نویسنده جمهوری چک است که کتابهایش تاثیر به سزایی در ادبیات غرب داشته است. فرانتس در خانوادهای یهودی به دنیا آمد و بزرگترین فرزند خانواده بود. پدری مستبد و مادر متعصبش محیط رعب انگیزی در خانواده برای او به وجود آورده بودند. کافکا از کودکی همیشه ترسی از پدر مقتدر و سنگدلاش داشت که این ترس همیشه با او بود و خودش آن را دلیلی بر ناقص شدن شخصیتش میداند: « وقتی پسر کوچکی بود. در رختخواب یک لیوان آب خواسته بود. پدر زودرنجاش از تختخواب بیرونش کشید و او را در بالکن انداخت و گذاشته بود تا صبح در آنجا با لباس خواب یخ بزند. کافکا نوشت بعد از آن مطیع شدم ولی بدجور از داخل لطمه خوردم. تا سالها بعد از این کابوس در رنج بودم که پدرم – این مرد غول آسا، قدرت مطلق – میآید و بیدلیل مرا شبانه از رختخواب بیرون میکشد و در بالکن میاندازد. یعنی که برایش هیچ چیز نیستم.»
کافکا از بیماریهای متعددی مثل افسردگی حاد و اضطراب رنج میبرد و در نهایت نیز با پیشرفت بیماری سل، در 40 سالگی از دنیا رفت. تقریبا تمامی رمانهای او نیمه تمام ماندند و تنها داستان بلند او که به انتها رسید «مسخ» است. کافکا پیش از مرگش از دوست نزدیکش «ماکس برود» درخواست کرد تا تمام آثار او را بسوزاند اما خوشبختانه ماکس این کار را نکرد و کتابهای او را به جهانیان هدیه داد. «برود» تلاشهای بسیاری انجام داد تا تکههای پراکنده نوشتههای کافکا را درکنار یکدیگر قرار دهد و داستانهای کتاب را به کاملترین شکل ممکن ارائه کند.
تحصیلات فرانتس کافکا
کافکا پس از اینکه دیپلم گرفت ابتدا رشته شیمی را در دانشگاه انتخاب کرد اما خیلی سریع آنرا به حقوق تغییر داد چون هم، زمان کافی را به او میداد تا در کلاسهای ادبیات آلمانی و هنر شرکت کند و هم اینکه به دلیل آینده بهتری که حقوق داشت، رضایت پدرش را میتوانست کسب کند. او در نهایت با مدرک دکترای حقوق از دانشگاه فارغالتحصیل شد. از این پس کافکا هر شغلی را انتخاب میکرد صرفا کاری برای نان در آوردن و تامین مخارجش بود و بعد از آن به علاقه خود که نوشتن بود میپرداخت.
کافکا در دوران دانشگاه با «ماکس برود» آشنا شد و این دوستی تا پایان عمر کافکا صمیمانه باقی ماند. در خانه «ماکس برود» هم بود که کافکا با «فلیسه بوئر» آشنا شد و رابطهی عاشقانه بین آنها شکل گرفت. کافکا به مدت پنج سال نامههایی زیبایی برای فلیس نوشت که بعدها به چاپ رسیدند. ماکس برود دوست و وصی فرانتس کافکا بود. او دربارهی نویسندگانی که بر کافکا تاثیرگذاشته بودند مینویسند: «کافکا در طول زندگیاش تحت تاثیر و دلبستهی دو کتاب بود، اولین کتاب تونیو کروگر از توماس مان و دومین کتاب ترس و لزر از سورن کییرکگور.»
آثار کافکا
محاکمه
این رمان را میتوان مشهورترین رمان فرانتس کافکا دانست که در سال 1925 چاپ شد. داستانی ناتمام از مردی به نام «جوزف ک» که به جرمی نامعلوم و در حضور یک قاضی نامشخص در حال محاکمه است. کافکا در این کتاب به شدت تحت تاثیر دو کتاب «جنایت و مکافات» و «برادران کارامازوف» از داستایوسکی بوده است. روایت نامعلوم داستان بسیار شبیه به کتاب دیگر کافکا «قصر» بوده و حالتی گنگ و رازآلود دارد که در میان خیال و واقعیت در جریان است. از این کتاب تفسیرهای مختلفی در ابعاد روانشناختی، سیاسی و فرهنگی شده که جذابیت آن را دوچندان میکند. یکی از مشهورترین ترجمههای این کتاب در ایران را میتوان از آن امیرجلالالدین اعلم دانست که توسط انتشارات نیلوفر منتشر شده است.
قصر
طولانیترین و معتبرترین رمان فرانتس کافکا را قصر میدانند که در سال 1926 منتشر شد. این کتاب به علت مرگ ناگهانی کافکا ناتمام ماند که البته بسیاری از منتقدان چنین پایان نامعلومی را مناسب فضای داستان میدانستند. داستان از جایی شروع میشود که آقای «ک» به دهکدهای برای کار مساحی وارد میشود اما برای ورود به آن ابتدا باید از قصر مجوز بگیرد. با اینکه قصر او را احضار کرده، اما ورود به آن امری ساده نیست و آقای «ک» مشغول بررسی تمامی راهحلهای ممکن برای دیدار با سران قصر است. این کتاب نیز همانند دیگر آثار کافکا از ابعادی چندگانه برخوردار است و میتوان آن را نوعی نقد دیوانسالاری (Bureaucracy) و یا حتی بازتاب رابطهی او با پدرش دانست. امیرجلالالدین اعلم و علیاصغر حداد این رمان را ترجمه کرده که به ترتیب توسط نشر نیلوفر و ماهی منتشر شدهاند.
آمریکا
رمان آمریکا که با نام «مردی که ناپدید شد» نیز آن را میشناسند در سال 1927 و پس از مرگ فرانتس کافکا چاپ شد. این کتاب بر اساس تجربه مهاجرت اطرافیان کافکا نوشته شده و داستان پسری جوان به نام کارل است که به علت رسوایی با مستخدم خانه، مجبور میشود خانواده و وطنش را ترک کرده و به آمریکا فرار کند و در آنجا میکوشد با ورود به حرفههای مختلف، خود را با جامعه جدید انطباق دهد اما موفق نشده و در نهایت میفهمد به آن جامعه تعلقی ندارد. اگرچه این کتاب نیز همانند دیگر آثار کافکا ناتمام ماند، اما قرار بود با پایانی خوش و به کمال رسیدن شخصیت اصلی به اتمام برسد، فرجامی که از دیگر نوشتههای نویسنده فاصلهی زیادی دارد. علیاصغر حداد و نشر ماهی در ایران این کتاب را ترجمه و منتشر ساختهاند.
مسخ
مسخ مشهورترین داستان کوتاه کافکاست که شهرت جهانیش باعث شده تا بسیاری از افراد بیش از دیگر کتابهایش، او را با این کتاب بشناسند. این داستان در زمان حیات فرانتس کافکا و در سال 1915 برای نخستین بار منتشر شده و تا به امروز از مهمترین منابع آموزشی در ادبیات غرب است. داستان دربارهی تبدیل شدن ناگهانی «گرگور سامسا» به حشرهای غول پیکر به دلیلی نامعلوم است. از خودبیگانگی و تضاد با هنجارها و واقعیت جامعه از معروفترین تفسیرهایی است که از این داستان میشود. لحن سخت و خشک نویسنده در توصیف مصائب شخصیت اصلی بر تشویش و اضطراب داستان میافزاید و فضایی غیرقابل گریز را به تصویر میکشد. این کتاب بارها در ایران ترجمه شده اما شاید معروفترین آن متعلق به صادق هدایت باشد که توسط انتشارات مجید به چاپ رسیده است.
سخن پایانی
آثار فرانتس کاغکا در زمره ی شاهکارهای ادبی جهان قرار دارد. دنیایی که کافکا در داستان های خود درباره تنهایی و پوچی انسنان ترسیم میکند و معتقد است راه نجاتی از آن وجود ندارد تالیفات کافکا را متمایز از تالیفات ئیر نویسنده ها میکند. خواندن آثار بی نظیر کافکا برای علاقه مندان به دنیای کتاب و کتابخوانی آن ها را با دنیایی که وی ترسیم میکند آشنا میسازد.